رویای لاغر شدن و لاغر ماندن (با رژيم قلیایی) محتوای کاربردی سایت لاغرفیت است. آیا می دانید ۱۰ روز اول رژيم لاغری جزو سخت ترین قسمت رژيم های لاغری است؟ آیا این سوالات شما هم هست؟ حق طبیعی من است که لاغر شوم ولی چرا نمی توانم لاغر شوم؟ چرا لاغر شدن اینقدر سخت است؟ برخی افراد می گویند آقای مردانی من چیکار کنم لاغر شوم؟
رویای لاغر شدن و لاغر ماندن
به نظر من خواستن، رسیدن است.
رویای لاغر شدن و لاغر ماندن را به حقیقت تبدیل کن. شاید بگویید آقای مردانی لاغر شدن به حرف ساده است ولی وقتی در مرحله عمل قرار می گیرم، سختی آن زیاد شده و مشکل کاهش وزن هزار برابر می شود.
برای این موضوع می خواهم برای شما داستانی مستند تعریف کنم. در کتاب بهترین سال زندگی دارن هاردی آمده است: در جنگ جهانی دوم اژدر به یک ناوکروزیک حمله می کند و آن ناو را غرق می کند. هزاروصد سرنشین داشت این ناو،خوب، غرق میشود.کشتی های دیگرکه آنطرف بودند.
کشتی هایی که در آن حوالی بودند تعدادی از سرنشینان ناو غرق شده را نجات میدهند. امواج اقیانوس ۹ نفررا جدا می کند وآنها را از آن منطقه دور می کند.
آنها ۵ شبانه روز روی آب اقیانوس با مشکلات زیادی دوام آوردند. هوای بسیار سرد آب، بدون غذا، خطر کوسه های سفید و خستگی مفرط آنها را کلافه کرده بود.
امید برای لاغر شدن
ملوان جوانی که با آنها بود به آنها امید زندگی می داد. هنگامی که یکی از آنها نا امید می شد، آن افسر جوان به آنها می گفت: خانواده شما منتظرتان هستند، خاطرات بعد از برگشت به خانه را به وی اشاره می کرد و به آنها انرژی و انگیزه می داد.
بعد از پنج شبانه روز یک کشتی بطور اتفاقی آنها را نجات می دهد و آن ۹ نفر جزو نجات یافتگان هستند. آیا می دانید چرا آنها نجات پیدا کردند؟ چون امیدوار بودند.
پس اگر آن ۹ نفر در آن شرایط خیلی خطیر امید داشته اند، شما هم می توانید با امید به رسیدن به اندام رویایی خود از صبر و تلاش کمک بگیرید. اگر آنها توانا هستند پس شما هم توانا هستید، مطمئن باشید.
مقاله متن انگیزشی برای لاغری را مطالعه کنید.
اراده لاغری ندارم چه کنم
اگر با متن بالا برای لاغری قانع نشده اید در این راستا می خواهم خاطره ای شخصی از خودم را نیز برایتان بازگو کنم. ۱۵ ساله بودم که از منزل به قصد اعزام به جبهه فرار کردم. چون احساس می کردم والدینم به من اجازه رفتن به جبهه را نمی دهند.
برای اینکه بدانید قد و قامت آن زمان من چقدر بوده است به یک پسر بچه ۱۵ ساله نگاه کنید. در جبهه جنوب که از بین شهرهای دهلران و موسیان می گذشتیم و به دهکده زبیدات عراق می رفتیم.
هوا خیلی گرم و دما به نزدیکی های ۶۰ درجه می رسید. در این هوای بسیار گرم و طاقت فرسا هیچگونه وسیله خنک کننده ای نداشتیم و به سختی و به مدت ۶ ماه (تابستان و بهار) دوام آوردیم.
برای اینکه تصوری از هوای گرم و آفتاب سوزاننده آن داشته باشید، اگر یک تخم مرغ را در ماهیتابه می گذاشتیم و جلوی آفتاب قرار می دادیم در مدت حدود یک ربع ساعت تخم مرغ پخته می شد.
۶ تکنیک طلایی برای تقویت اراده لاغری را از سایت لاغرفیت مطالعه کنید.
انسان توانا است
درست برعکس این هوای گرم جنوب، در زمستان به جبهه های غرب و کردستان اعزام شدیم. این خاطره کمی دلخراش است. در آن زمان در کردستان بارش برف بسیار سنگین بود که هم اکنون فقط در خاطرات و عکس ها می توان آنها را مشاهده کرد. شب عملیات به قدرس هوا سرد بود که فرمانده به ما می گفت با سیلی به صورت خودتان بزنید که خوابتان نبرد.
اگر بخوابید شهید می شوید که این اصطلاحی بودکه در جنگ ۸ ساله ایران و عراق در بین رزمندگان رایج بود. آن شب دست کمی از آن ۹ نفر ناو کروز جنگ جهانی نداشتیم. البته با اینکه بچه بودیم و ولی روحیه بسیار بالایی داشتیم.
وقتی عراقی ها حمله می کردند با یک الله اکبر ما پا به فرار می گذاشتند. گر چه غیر از سربازان عراقی، سربازان دیگر کشورها نیز مقابل ما بودند. کوه های کردستان خیلی مرتفع و به حالت عمودی نزدیک بود و ما حتی روز از آفتاب محروم بودیم.
حدود نیم ساعت در هنگام ظهر فضایی به مساحت حدود ۶۰ متر آفتاب داشت که همه در آنجا جمع می شدیم و حمام آفتاب می گرفتیم. البته به قصد گرم شدن.
لاغر شدن به هر شرطی و شرط سلامتی
همه بچه ها نمی توانستند در ۶۰ متر مربع جمع شوند. قصدم از تعریف این خاطره این است که در آن شب های مخوف ما هیچ تجهیزاتی نداشتیم و با سرما و یخبندان می جنگیدیم.
البته پوتین، اورکت و کلاه داشتیم منتهی تماما خیس و سرد بود. شرایط به این صورت بود که اول سردمان می شد. دست و پاهایمان کاملا سرد شده بود. درمرحله دوم پس از سرمای دست و پاها، دست و پاها وبدنمان درد می گرفت.
در مرحله سوم دیگر احساسی در دست و پاها و بدنمان نداشتیم. انگار تمام حس درد و حس لامسه از بین رفته بود. لشگر امام رضا (ع) در کنار ما بود و متاسفانه دو نفر نتوانستند در مقابل خواب مقاومت کنند و خوابشان برده و شهید شدند.
ولی با اوصافی که برای شما گفتم، آن شرایط سخت گذشت و ما امیدوار بوده و زنده ماندیم. حالا شما قصد دارید چند یا چندین کیلو وزن کم کنید، امید داشته باشید که وزن کم می کنید، مطمئن باشید.
داستان رژيم قلیایی برای لاغری
فردی که در دوره رژيم قلیایی شرکت کرده بود، می گفت: آقای مردانی دیگر نمی توانم، طاقتم طاق شده است. نسبت به او کمی سخت گیری کردم و گفتم راه برگشتی وجود ندارد و باید وزن کم کنی، مقاومت کن. تنها کاری که می کنی فقط برنامه رژيم قلیایی و دوره را انجام بده. همین
من مخاطبانم را دوست دارم و با این وجود اگر به وی سخت نمی گرفتم، موفق نمی شد. پیامبر گرامی اسلام (ص) در حدیثی می گوید: بیماران دوستان خدایند.
با این وجود که من دوستان خدا را دوست دارم، به وی کمی تند شده و اجازه ندادم از مسیر کاهش وزن خارج شوند که همین موضوع سبب شد تا بتواند به تناسب اندام خود برسد.
آيا شما یک شبه چاق شده اید؟
این را بدانید که شما به یک دفعه چاق نشده اید. اگر یک روز صبح از خواب بیدار شوید و متوجه شوید در یک شب ۲۰ کیلو وزن شما زیاد شده است، خیلی نگران می شوید ولی این وزن به تدریج اضافه شده است و به تدریج نیز کم می شود.
گر چه سرعت کاهش وزن اکنوی شما خیلی زیادتر از زمان چاق شدنتان است. مثلا شما در مدت ۱۰ سال چاق شده اید ولی کاهش وزن شما ممکن است حدود ۵ تا ۶ ماه طول بکشد. ولی در مسیر کاهش وزن باشید تا به مقصد لاغری برسید.
اگر می دانید می توانید لاغر شوید که می توانید نیاز است راه درستی برای کاهش وزن خود انتخاب کنید تا به مشکل وزن خودتان غلبه کنید. در این راه ما دوره ۳۰ روزه رژيم قلیایی را به شما پیشنهاد می کنیم.
امید است مطلب رویای لاغر شدن و لاغر ماندن (با رژيم قلیایی) برای شما مفید بوده باشد و آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. متشکرم
محمود مردانی سایت لاغرفیت
